کجایی...
این بار زنده می خواهمت سر خسته ات را روی شانه ام بگذاری
نه در رویا نه در مجاز
این که خسته بیایی
بنشینی در برابرم در این کافه پیر
نه لبخند بزنی آن گونه که در رویاست
ونه نگاه عاشقانه بدوزی در نگاهم
صندلی ات را عوض کنی
در کنارم بنشینی
وبه جای دوستت دارم بگویی
گم کرده ام تو را ، کجایی ؟
نوشته شده در پنج شنبه 99/11/30ساعت
11:51 عصر توسط MOVA| نظرات ( ) |