سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کجایی...

نگاهت خاک شدنی ، لبخندت پلاسیدنیست

سایه را بر تو افکندم تا بت من شوی

نزدیک تو می آیم ، بوی بیابان می شنوم، به تو می رسم ، تنها می شوم

کنار تو تنهاتر شدم. از تو تا اوج تو ، زندگی من گسترده است

از من تا من ، تو گسترده ای

با تو برخوردم، به راز پرستش پیوستم

از تو براه افتادم ، به جلوه رنج رسیدم

و با این همه ای شفاف!

مرا راهی از تو بدر نیست

زمین باران را صدا می زند ، من تو را

پیکرت را زنجیری دستانم می سازم

تا زمان را زندانی کنم

 

باد می دود، و خاکستر تلاشم را می برد...


نوشته شده در دوشنبه 92/4/24ساعت 7:48 عصر توسط MOVA| نظرات ( ) |